نتایج جستجو برای عبارت :

داستان تکان دهنده { حق الناس }

داستان تکان دهنده { حق الناس }


 
در
اواخر عمر مرحوم آقای آقاشیخ مرتضی دیگر نمی توانستند به پای خود بجایی
بروند؛چون وسیله های امروزی نبود، ، ناگزیر کسی ایشان را به کول می گرفت، و
به این طرف و آن طرف می برد، وچون بدن لاغر ونحیف شده بود،این کار مشکلی
نداشت. یک روز در کوچه شترداران ایشان به جایی می رفت. گویی آنکس که ایشان
را به کول می گرفت خسته شده بود؛ لذا در کنار کوچه ایشان را به زمین گذاشت.
بدن جناب شیخ به دیوار کاهگلی خانه ی مجاور اصابت کرد،
#زندگی_به_سبک_مهدی (۲۷)
توجه به حق الناس یکی از ویژگی های زندگی مومنانه است، شهید لطفی به حق الناس توجه ویژه ای داشت که حتی ریز ترین موارد هم از چشمش دور نمی‌ماند، دوستش میگه؛
یکروز همدیگر را کنار نانوایی ملاقات کردیم من که جلو تر نان را گرفته بودم و میخواستم با عجله برم .
مهدی پس از سلام و احوال پرسی ؛ با دستش سنگ هایی که روی نان هایی که گرفته بودم جدا کرد و گفت بابت این سنگ ها جدا گانه پول داده اند و حق الناس است شما نباید آنها را به همراه نان ب
دقت کردین بعضیا حق الناس رو فقط اونجایی حق الناس می دونن که میلشون بکشه؟
طرف سر 200تومن پول سه ماهه اصرار می‌کنه که بریزه و ما انکار که بابا سوغات از طرف ما حساب کن اون زعفرونا رو بی‌خیال، میگه حق الناسه:/
همین فرد آتیشی بپا کرد چند سال پیش که هنوز دلم از شعله هاش می سوزه ولی حواسش به حق الناس نیست...
از هرچه فکر کنه بیشتر واسطه ی گره به کار ما خوردن شده
#زندگی_به_سبک_مهدی (۲۷)
توجه به حق الناس یکی از ویژگی های زندگی مومنانه است، شهید لطفی به حق الناس توجه ویژه ای داشت که حتی ریز ترین موارد هم از چشمش دور نمی‌ماند، دوستش میگه؛
یکروز همدیگر را کنار نانوایی ملاقات کردیم من که جلو تر نان را گرفته بودم و میخواستم با عجله برم .
مهدی پس از سلام و احوال پرسی ؛ با دستش سنگ هایی که روی نان هایی که گرفته بودم جدا کرد و گفت بابت این سنگ ها جدا گانه پول داده اند و حق الناس است شما نباید آنها را به همراه نان ب
#زندگی_به_سبک_مهدی (۲۷)
توجه به حق الناس یکی از ویژگی های زندگی مومنانه است، شهید لطفی به حق الناس توجه ویژه ای داشت که حتی ریز ترین موارد هم از چشمش دور نمی‌ماند، دوستش میگه؛
یکروز همدیگر را کنار نانوایی ملاقات کردیم من که جلو تر نان را گرفته بودم و میخواستم با عجله برم .
مهدی پس از سلام و احوال پرسی ؛ با دستش سنگ هایی که روی نان هایی که گرفته بودم جدا کرد و گفت بابت این سنگ ها جدا گانه پول داده اند و حق الناس است شما نباید آنها را به همراه نان ب
در گیر حاشیه ها نشو
این حاشیه ها همون دام ها و وسوسه های نَفسه ..
از نوع وَسواسِ خَناسه 
می بره تو رو به وادی ناایمن
احساس ناامنی که کردی
متوقف میشی
ایمانت سست میشه
باز این وسوسه بیشتر و بیشتر میان سراغت
تا جایی که سپر دفاعیت رو کلاً از بین می بره
و توی بی دفاع زیر این حملات بی امان له میشی
متوقف می شی
 
 
پناه می برم به رب الناس
اله الناس 
مَلک الناس
 
خدایا توی این برهه هایی که متوقف میکنه آدم رو و از مسیر دور میشه آدم تو کنارم باش ..
دل مظلوم که بشکند، شاید در این دنیا دادرسی نداشته باشد! اما خداوند، در دنیایی دیگر و جوری دیگر، از ظالم حساب پس می گیرد! او را به خاک سیاه می نشاند. چیز کمی نیست! شکستن دل، حق الناس است. وخداوند از حق الله و حق النفس می گذرد، اما از حق الناس هرگز!..
بر همکاران سخت می گرفت. فکر همکاران مشغول او بود: از خانه تا محل کار، از محل کار تا خانه، در محل کار، در خانه...
بهترین ایده ها و طرح ها را می‌توان از خانه تا محل کار طراحی کرد. اما من او نمی گذاشت...
حق الناس مخفی یعنی اینکه
فکر دیگران را مشغول من خود بکنیم... 
پی دی اف کتاب «یاتی علی الناس الزمان: من سال الناس عاش و من سکت مات» تالیف آیت الله محمود موسوی دهسرخی اصفهانی رضوان الله علیه به زبان فارسی
وضعیت آیندگان در سخنان اهل بیت علیهم السلام
لینک دانلود جلد اول
لینک دانلود جلد دوم
متاسفانه در جامعه ی ما که خیلی ها که ادعای مسلمونی شون میشه من بارها و بارها متوجه ی ضایع شدن حق الناس توسط اون ها  شدم، بعضی ها انگار  بهشت و جهنم رو قبول ندارند و فقط ادعای این رو دارند.
خیلی از اون ها که ادعاشون میشه حتی نماز هم میخونند، ولی به حق الناس توجهی نمیکنند، حق الناس از حق الله هم خطرناک تره، چون خداوند بخشنده ی مطلقه و ستار العیوبه خیلی از گناهامون رو شاید چشم پوشی کنه، ولی حق الناس رو میخواهند چیکار کنند؟
چطور میخواهند فردای قیا
..شاید یکم موضوع مطلب خنده دار یا گنگ باشه ولی میخوام بگم اگه اهل خوندن رمان های اینترنت هستید همه‌ی رمان هاشو کنار بزارید وفقط اینو بخونید
« مسیحای عشق »
من خودم وقتی می خونم تا چندین ساعت یا حتی چندین روز داستان یادم می مونه یا حتی بیشتر ....خیلی زیاد ازش تعریف نمی کنم که بیمزه نشه داستان واستون
فقط اینو بدونید که داستان در مورد عاشق شدن یک دختره که تازه وارد دنیای بندگی شده ..نمی دونه تکلیف دلش تویه این دنیای شیرین چیه 
باید علاوه بر خدا فرد
دلار گرون، ماشین گرون، موبایل گرون، گوشت گرون، میوه گرون، سبزی گرون 
اونوقت یک سری هستن نگران رای گیری برنامه های مجبوب صدا و سیما هستن
دارن بررسی میکنن که فلان برنامه سه روز پشت سرهم تقلب کرده... آخرش هم یه هشتگ میزنن #حق الناس
اونم توی یه شبکه اجتماعی فیلتر
زیبا نیست؟
- همون آقایی که توی شبکه فیلتر از حق الناس میگفت و دنبال رای های گمشده یه برنامه بود کاشف به عمل اومده که پرسپولیسی هستش، همون آقا در جریان هستش که اسپانسر مشترک استقلال و پرسپولیس که ایرانسل باشه، یک رقم نجومی به استقلال بدهکاره، همین آقا اینجا که جاش هست که از حق الناس بگه و حق استقلال و هوادارانش رو از ایرانسل بگیره سکوت کرده، زیبا نیست؟؟؟
- پژمان راهبر رو شاید خیلی ها نشناسن، ولی بدونین که سایت ورزش سه برای ایشون هستش، این آقا در طول فصل گ
 
در
اواخر عمر مرحوم آقای آقاشیخ مرتضی دیگر نمی توانستند به پای خود بجایی
بروند؛چون وسیله های امروزی نبود، ، ناگزیر کسی ایشان را به کول می گرفت، و
به این طرف و آن طرف می برد، وچون بدن لاغر ونحیف شده بود،این کار مشکلی
نداشت. یک روز در کوچه شترداران ایشان به جایی می رفت. گویی آنکس که ایشان
را به کول می گرفت خسته شده بود؛ لذا در کنار کوچه ایشان را به زمین گذاشت.
بدن جناب شیخ به دیوار کاهگلی خانه ی مجاور اصابت کرد، و چند پر کاه و
شاید کمی خاک بر ز
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!‍
 
ولی قرآن چیزی دیگه میگه:
 
أکثر الناس ﻻ‌ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ"
بیشتر مردم نمۍدانند
 
 أکثر الناس ﻻ‌ ﻳﺸﻜﺮﻭﻥ"
بیشتر مردم ناسپاس اند
 
*أکثر الناس ﻻ‌ ﻳﺆﻣﻨﻮﻥ "
بیشتر مردم ایمان نمی آورند
 
 أکثرهم ﻓﺎﺳﻘﻮﻥ"
بیشترشان گناهکارند
 
أکثرهم ﻳﺠﻬﻠﻮﻥ"
بیشترشان نادانند
 
أکثرهم ﻣﻌﺮﺿﻮﻥ"
بیشترشان اعتراض گرند
 
 أکثرهم ﻻ‌ ﻳﻌﻘﻠﻮﻥ"
بیشترشان تعقل نمۍکنند
 
 أکثرهم ﻻ‌ ﻳﺴﻤﻌﻮﻥ "
بیشترشان ناشنوایند
 
ﻭﻗﻠﻴﻞ ﻣﻦ
بسم الله
 

در ابتدای ظهورت، سخن چه فرمایی؟
فدای آن لب شیرین دٌر فشانت من
بیانات حضرت بقیةالله ارواحنا له الفداء در روزهای اول ظهور
اوّلین خطبه و اعلامیّه حضرت بقیةالله روحی له الفداءقال الامام الباقر علیه السلام و القائم یومئذ بمکة قد اسند ظهره الی البیت الحرام مستجیراً به فینادی ایها الناس انا نستنفرالله، فمن اجابنا من الناس فانا اهل بیت نبیکم محمد و نحن اولی الناس بالله و بمحمد، صلی الله علیه و آله و سلم، فمن حاجنی فی آدم فانا اولی النا
 
زمان مطالعه : 5 دقیقه
احادیث اخر الزمان از زبان پیامبر و امامان معصوم جزو احادیث تکان دهنده ای هستند که شاید هر کسی نیاز به دانستن و اگاهی نسبت به آنها را دارد که تغییر مسیر یابد.
اخر الزمان در احادیث پیامبر اکرم(ص)
تعدادی از احادیث گوهر بار از پیامبر اکرم حضرت محمد رسول الله(ص) به نقل از منابع روایی شیعه و سنی آمده است که به روزگار غریبی اسلام در آخرالزمان و ظهور امام عصر( عج) مربوط می باشد. 
 
ادامه مطلب را مطالعه کنید.
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همه شما خوبان
شب قدر است و شب بازگشتن به سمت خدا. خدا همه چیز را می بخشد جز حق الناس را! حق الناس مهمه... خیلی چیزا رو از آدم می گیره... 
خیلی بدی کرده ام خواسته یا ناخواسته اش مهم نیست. بدی های داشته ام. اشتباهاتی داشتم.... دستم به خیلی ها شاید نرسد حلالیت بگیرم اینجا محل خوبی است برای حلالیت طلبیدن . حلالم کنید ! با تمام استخوان بودنم ازتون میخوام حلالم کنید اگه نمیبخشید بگویید دقیقا چه کنم که ببخشید. ازتون ممنونم. 
 
               
پیامبراسلام و معلم اخلاق بشریّت؛ حضرت محمّدصلّی الله علیه وآله دروجوب پای بندی به عهد و پیمان؛ که عهد با خدا و انسان را شامل می شود؛ فرمودند: "وعده هم نوعی دیِن هست؛ وای برکسی که وعده دهد و خلف وعده کند؛ وای برکسی که وعده دهد و خلف وعده کند."        کنزالعمال ح ۶۸۶۵                                                                               فرمایش پیامبراسلام؛ برگرفته از آیه یک سوره مائده " یا ایها الذین امنوا اوفوا بالعقود" بوده که عذ
تَحمل حرف های آدمای دورم رو دیگه ندارم ، چون بلد نیستم حمایت کردنو ، بلد نیستم دلیل آوردنو ، بلد نیستم توضیح دادنو...! 
دیگه یکی که با ۴۰ سال زندگی هیچی نمیفهمرو من ِ ۱۹ ساله نمیتونم حالی کنم میتونم؟!
این روزا فقط شنیدم توهین ، تهمت ، این تهمت هایی که میزنیم به آدما یه روزی جوابشو باید بدیم ، هرچی یادمون رفته باشه ، خواهشا خدا نره ، تمام قضاوت هات به آدمایی که نمیشناسیشون خوب اون دنیا یقمونو میگیره...!
این روزا بیش از حد میشه گناه کرد، اونم از نو
خیر دنیا و آخرت چگونه بدست می آید؟ 
شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای (مدظله العالی)
عن الصادق جعفر بن محمد« علیهما السلام»، عن ابیه، عن جدّه«علیهم السلام» قال: کَتَبَ رجلٌ الی الحسین بن علیٍّ«علیه السلام»: یا سیدی! اخبِرنی بِخَیر الدُّنیا و الاخره. فَکَتب الیه، بسم الله الرحمن الرحیم امّا بَعد فانّه مَن طَلب رِضَا اللهِ بِسَخَط الناس کَفاهُ اللهُ امورَ الناس وَ مَن طَلب رضا الناس بسَخَطِ الله وَ کَلَه اللهُ الی النا
متأسفانه امروزه برخی زنان به بدترین و محرک‌ترین شکل ممکن خود را در کوچه، خیابان، محل کار و تحصیل و فضای مجازی عرضه می‌دارند و در جامعه فساد ایجاد می‌کنند و معتقدند که بی‌حجابی آن‌ها به دیگران مربوط نیست، درحالی‌که خانم بی‌حجاب با عدم رعایت حجاب نه‌تنها به وظیفه شرعی و دستور الهی عمل نمی‌کند، […]
نوشته گناه بی‌حجابی حق‌الله است یا حق‌الناس؟! اولین بار در گناه شناسی. پدیدار شد.
سندروم کودک تکان خورده یک آسیب مغزی جدی است که به علت تکان دادن شدید نوزاد یا کودک نوپا ایجاد می‌شود. این آسیب سلول‌های مغزی کودک را تخریب می‌کند و مانع از این می‌شود که اکسیژن کافی به آن‌ها برسد. از آنجایی که سندروم کودک تکان خورده ناشی از سوءرفتار است؛ نوعی کودک آزاری نیز محسوب می‌شود که می‌تواند به آسیب دائمی مغز یا مرگ منجر شود. بروز این سندروم از طریق آموزش به والدین و اطرافیان قابل پیشگیری است. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه ت
درسته نزدیک ترین مرگ به من مرگ بابابزرگم بود اما تکان دهنده ترین مرگ تا اینجای زندگی برام رفتن حسین علیمرادی بود، من دوست دارم بهش بگم شهید حسین علیمرادی.. از دیروز انگار طوری سیلی خورده تو گوشمون که نمیفهمیم چی داره میگذره!
حسد... تهمت... تهمت!
حسد... زخم زبون... زخم زبون!
حسد... حق رو ناحق کردن... حق رو ناحق کردن!
حسد... حق الناس... حق الناس!
حسد...
فخرفروشی!!
حسد... و ... چیزهایی است که از کلاس درس اخلاق یاد گرفته بود.
حالا هم حتما" آنجا کلاس های درس شهادت است! هه... نشستم نگاه میکنم.... جنگی رو که میدونم برنده اش کیه.. نگاه میکنم و منتظرم منتظر حق ناحق شده مان.. منتظر کوتاه شدن دستتون از سرنوشت ما..
منتظر خدا♡

 
بسم الله الرحمن الرحیم
درس‌هایی از مرحوم شیخ محمدحسین زاهد (۱)
رعایت حق الناس
اجیر شاگردان!
داداشی! آن آقا اشتباه کرده است. چون با دو پا راه می‌روم، ولی حمار با چهارپا و مهم‌تر اینکه من اجیر این شاگردان هستم. حق ندارم مابین درس بلند شوم و بخاطر احترام گذاشتن به کسی، درس را تعطیل کنم، چرا که حق شاگردان ضایع می شود.
ادامه مطلب
حق الناس.آیت الله نجابت نقل می کند : " وقتی که بنده مشرف شدم خدمت آسید علی آقای قاضی، فرمودند : (( هر حقی که هر کس بر گردن تو دارد باید ادا کنی . ))خدمت ایشان عرض کردم : « مدتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می خواندند ، یکی خوب درس نمی خواند . بنده ایشان را تنبیه کردم . اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت . در ضمن این جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم . » می فرمودند : « هیچ راهی نداری ، باید پیدایش کنی . » گفتم : « آدرس ندارم . » گفتند : « باید پیدا کن
مه همه جا را فرا گرفته بود
آسمان به تاریکی شب گشته بود
کشتی تکان های سهمگینی میخورد 
ملوانان هر یک به سمتی می دوید
هر چند لحظه صدای فریاد ملوانی از گوشه ای می آمد
هرمز همه چیز را زیر نظر داشت
ترس را در چشمان ملوانان می دید
عده ای از ملوانان در اطراف هرمز جمع شدند
تعدادی از ترس 
و
تعدادی از سر وظیفه
مه به گونه ای بود که سه متر آن طرف تر دیده نمی شد
سایه هایی در میان مه
با صدایی آرام
سریع
می گذشتند
هربار که سایه ای می گذشت
صدای فریاد ملوانی می آمد
و
ابوعثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه
خشکى را گرفت و تکان داد همه برگهایش فرو ریخت . آنگاه به من گفت : نمى
پرسى چرا چنین کردم ؟
گفتم : چرا این کار را کردى ؟
در پاسخ گفت :یک وقت زیر درختى در محضر پیامبر (ص) نشسته بودم ، حضرت
شاخه خشک درخت را گرفت و تکان داد تمام برگهایش فرو ریخت . سپس فرمود:سلمان
! سۆ ال نکردى چرا این کار را انجام دادم ؟
گفتم : منظورتان از این کار چه بود؟
فرمود: وقتى که مسلمان وضویش را به خوبى گرفت ، سپس نما
 
#حدیث_مهدوی 
امام جواد(ع)
«انها ستکون حیرة، لوعین لهذا الامر وقت لقست القلوب  و لرجع عامة الناس عن الاسلام. و لکن قالوا: ما اسرعه! و ما اقربه! تألفا لقلوب الناس، و تقریبا للفرج».
«به راستی سرگردانی خواهد بود. اگر برای این امر وقتی تعیین می شد دل‌ها را قساوت می گرفت و همگی از اسلام برمی گشتند، ولی چون تعیین نشده، می گویند: چه زود است؟ وه چه نزدیک است؟ و بدینگونه دل‌ها اُنس می گیرد و آرامش می یابد و فرج نزدیک می شود».
یوم الخلاص/ ص215
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
امروز در نماز اعلام شد، تا مسلمانان برای انجام حج عمره، آماده شوند. این خبر شوک برانگیز است. حج عمره، با حج تمتع که در ماه ذی الحجه است فرق دارد. روزهایش می­تواند محدودتر باشد و خیلی از توقف­ ها و کارهایی که در حج تمتع انجام می­شود را ندارد و مختصر و ساده ­تر است. تکان دهنده بودن این خبر به خاطر تفاوت حج عمره با حج تمتع نیست. حاجی ها برای حج به مکه می ­روند. یعنی جایی که قریش هستند.
اینو شنیدین هر انسانی یه داستانی برای زندگیش داره؟؟؟
من زیاد شنیدم!!!
ولی دوست دارم ازشون بپرسم... 
واقعا!!!
داستان داریم تا داستان
بعضی داستان ها ارزش شنیدن نداره 
بعضی ها هم اصلا ارزش گفتن هم نداره
ولی خوش بحال اونی که یه داستان جذاب برای خودش داره
از اون داستان ها که فیلم ها رو از اون می سازن
مثله خیلی از شهدای انقلاب اسلامی 
از این داستان ها هم آرزوست
کار هر مرد نیست خرمن کوفتن.ِ
گرامیداشت یاد امام حسین با عزاداری در زمان کنونی کاری عبث است. بزرگترین درس امام حسین مسیله ی بیعت است. امام حسین قبل از عظیمت به کوفه از تک تک مردم بیعت و امضا گرفت. چون مسیله ی حق الناس در میان است.
الان حاکمان با داشتن بیش از 50 شرکت و .... بدون بیعت و امضای مردم با زیر پا گذاشتن حق الناس حکم میرانند. مثل حکومت عباسیان با بیعت های فرمالیته.
بزرگترین کار برای امام حسین پیاده کردن منش بیعت وی است
#حدیث_مهدوی
امام جواد(ع)
«انها ستکون حیرة، لوعین لهذا الامر وقت لقست القلوب  و لرجع عامة الناس عن الاسلام. و لکن قالوا: ما اسرعه! و ما اقربه! تألفا لقلوب الناس، و تقریبا للفرج».
«به راستی سرگردانی خواهد بود. اگر برای این امر وقتی تعیین می شد دل‌ها را قساوت می گرفت و همگی از اسلام برمی گشتند، ولی چون تعیین نشده، می گویند: چه زود است؟ وه چه نزدیک است؟ و بدینگونه دل‌ها اُنس می گیرد و آرامش می یابد و فرج نزدیک می شود».
یوم الخلاص/ ص215
خانم معلم رو به شاگردهای کلاس اول گفت: بچه‌ها، حالا هر کس باید آخرین صحنه‌ای رو که دیروز یا دیشب تو منزلشون دیدن نقاشی کنه. زود باشین بچه‌های خوب. نیم ساعت بعد خانوم مشغول نمره دادن به نقاشی‌ها شد، بعضی از بچه‌ها خانواده‌شان را مشغول تماشای تلویزیون کشیدند، چند نفری میز شام را کشیدند و... تا اینکه خانم با تعجب به نقاشی یکی از بچه‌ها خیره شد و پرسید: ببینم کوچولو، تو مطمئنی این صحنه رو توی خونه تون دیدی؟ و کودک شش ساله قسم خورد که دیده، خانو
کلا تجربه ضایع شدن توسط استاد اون هم توی کلاس مختلط با لحن تلخ استاد اصلا تجربه جذابی نیست که خداروشکر نمردم و تجربه اش کردم(!) راستش از ترم یک یه خانمی بود که اصولا خیییلی سوال میپرسید بعضا هم سوال هاش سوال های خوبی نبود خلاصه همواره راجع بهش بد فکر میکردم حتی یه مدت فکر میکردم داره خودنمایی میکنه! خلاصه زبانزد بود این خانم دیگه حتی امثال من که قصد کرده بودم هیچ خانمی رو نشناسم اولین مورد عهد شکنی م همین خانم بود بعضا هم بد ضایع میشد این خانم،
من برای خداحافظی آمده بودمبرای آغازی بی پایاننه برای نبش قبر خاطرات مردهتو اما...بوی تواز پشت پنجره می‌آمدو تکان پرده توریدست‌های لرزان تو رالو می‌دادمن برایت دست تکان دادمو تو شایداز پشت پرده توری سفیدبرای تنهایی‌ام گریه کردیلرزش شانه‌های سایه‌اتتو رالو می‌داد. 
بدونید که این داستان در دو بخش منتشر میشه چون مطالب زیاد هست و خب هم حوصله ی کاربر سر میره هم حجم داستان زیاد میشه پس اگه قسمت اول منتشر شد منتظر قسمت دوم هم باشید.ما تو این داستان سعی کردیم همه جوانب رو در نظر بگیریم.البته این داستان از زبان اول شخصه که تو پبش داستان میشه به این پی برد...
نام کتاب : آبنبات دارچینینویسنده : مهرداد صدقیانتشارات : سوره مهرتوضیحات :این کتاب در ادامه ی کتاب آبنبات هل دار آماده است که دوره بزرگی محسن را شرح می دهد ،محسن علاوه بر دریا عاشق دختر بزرگتر از خودش می شود که بعد ها می فهمد او ازدواج کرده است .
  این مجموعه در قالب طنز بوده  و دارای « ۳۹۶ » صفحه و مناسب گروه سنی ( د و ه ) یاهمان سال های (هفتم تا دوازدهم ) می باشد .قطعه ای از کتاب :سوار اتوبوس شدم دیگر برایم مهم نبود که توی بوفه ام و کسی که کنار من تو
ان زمان صف گاز برای گاز زدن مشکل و وقت گیر بود چرا که پمپ گاز تازه راه اندازی شده بود . و مردم از بنزین استفاده می کردند  بنزین لیتری صد تومان بود  که یهویی افزایش یافت و لیتری هزار تومان شد . اکثرا با این موضوع اشنایی دارند . صف گاز انقدر شلوغ می شد که گاهی به شمارش انها می پرداختیم و بیش از سی و چهل ماشین تا نوبتمان فاصله بود . بر این اساس گاهی جازدن هم باعث دعواهایی می شد برای چندمین بار هر وقت که می خواستم ماشینم را گاز بزنم بدون نوبت به اپراتو
عباس سری تکان داد و در جواب دل‌نگرانی حیدر حرفی زد که چهارچوب بدنم لرزید :«داعش داره میره سمت تلعفر. هر چی هم زنگ می‌زنیم جواب نمیدن.» 
 
گریه زن‌عمو بلندتر شد و عمو زیر لب زمزمه کرد :«این حرومزاده‌ها به تلعفر برسن یه #شیعه رو زنده نمی‌ذارن!» حیدر مثل اینکه پاهایش سست شده باشد، همانجا روی زمین نشست و سرش را با هر دو دستش گرفت. 
 
ادامه داستان در ادامه مطلب...
 
متن کامل داستان در پیام رسان های اجتماعی تقدیم حضورتان
 
https://eitaa.com/dastanhaye_mamnooe
https://sa
 روزى مردی نزد عارف اعظم آمد و گفت من چند ماهى است در محله اى خانه گرفته ام روبروى خانه ى من یک دختر و مادرش زندگى مى کنند هر روز و گاه نیز شب مردان متفاوتى انجا رفت و امد دارند مرا تحمل این اوضاع دیگر نیست. عارف گفت شاید اقوام باشند گفت نه من هر روز از پنجره نگاه میکنم گاه بیش از ده نفر متفاوت می ایند بعدازساعتى میروند. عارف گفت کیسه اى بردار براى هرنفر یک سنگ درکیسه انداز چند ماه دیگر با کیسه نزد من بیا تا میزان گناه ایشان بسنجم .

ادامه مطلب
مهدی است آنکه نهضت قرآن به پا
کند/مهدی است آنکه نیک وبدما زهم جداکند                
قال الکاظم علیه السلام:من کف نفسه عن اعراض الناس اقاله
الله عثرته یوم القیامه ،ومن کف غضبه عن الناس کف الله عنه غضبه یوم القیامه
-البحارج 78 ص305
هرکس که نفس خودراازخیانت به آبروی مردم بازداردخداونددرروزقیامت ازلغزش وخطایش می گذردوهرکس غضب وخشم خود را از مردم بازداردخداونددرروزقیامت اوراازغضب خوددرامان خواهدداشت.


ما آمده ایم که زندگی کنیم تاقیمت پیداکنیم
دانلود کتاب مغازه خودکشی ژان تولی
مغازه خودکشی یک فانتزی سیاهِ تکان‌دهنده است. این رمان اثری از ژان تولی، نویسنده، طراح و کارگردان فرانسوی است که در سال ۱۹۵۳ به دنیا آمد. این رمان معروف‌ترین اثر ژان تولی است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است.
ادامه مطلب
«آگیم» در این عکس فقط دو سال دارد؛ کودک معصوم و بی‌گناهی که ترسیده و زندگی آن‌سوی سیم‌خاردارها انتظارش را می‌کشد.
جمهوری کوزوو نام کشوری در شبه جزیره بالکان در جنوب خاوری اروپاست که بخش زیادی از جمعیت آن را مسلمانان تشکیل می‌دهند. پس از جنگ جهانی دوم، جمهوری سوسیالیستی یوگسلاوی «کوزوو» را به عنوان یکی از استان‌های خودمختار صربستان به رسمیت شناخت. از طرفی ناسیونالیست‌های آلبانی همچنان در قالب شورش‌های خیابانی خواستار استقلال کوزوو ب
 
 
سلام -روایتش چیه ؟ یعنی اینقد پروردگار برای مومن حرمت قایل شده که اگر او امضا کنه میت بخشیده میشه ؟ حتی حق الناس هاش ؟ باید امضا کنه یا همین که ۴۰ تا مومن بعد از نماز میت این را اقرار کنن تمومه ؟
صاحب کتاب شریف مفاتیح الجنان دارد :به سند معتبر از حضرت صادق(علیه‌السلام) نقل‌شده: چون مؤمنی بمیرد و چهل نفر از مؤمنان بر جنازه او حاضر شوند و بگویند:اللّٰهُمَّ إِنَّا لَانَعْلَمُ مِنْهُ إِلّا خَیْراً وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا.خداوندا ما از
خانم معلم رو به شاگردهای کلاس اول گفت: بچه ها، حالا هر کس باید آخرین صحنه ای رو که دیروز یا دیشب تو منزلشون دیدن نقاشی کنه. زود باشین بچه های خوب. نیم ساعت بعد خانوم مشغول نمره دادن به نقاشی ها شد، بعضی از بچه ها خانواده شان را مشغول تماشای تلویزیون کشیدند، چند نفری میز شام را کشیدند و ... تا اینکه خانم با تعجب به نقاشی یکی از بچه ها خیره شد و پرسید: ببینم کوچولو، تو مطمئنی این صحنه رو توی خونه تون دیدی؟ و کودک شش ساله قسم خورد که دیده، خانوم سری ت
 
دوسنت اگزوپری با تمام ماجراجوییهایش که خوشبختی تجربه کردنشان را داشت جایی در زمین انسان‌هاست که بیم می‌دهد از روزمرگی‌ها را تسلیم شدن و بودن چنان که می‌خواهند و شاید نمی‌خواهی و نمی‌دانی و فراموش کردن زیستن به آن سان که زیستنی است. این که در نهایت کسی نخواهد بود و ماند تا شانه هایت را تکان دهد و بیدار کند شاعر و آهنگ‌ساز و کیهان شناسی که در وجودت خفته است و به انتظار نشانه‌ای یا ندایی است تا برخیزد و روزمرگی‌ها را چنان که شایسته‌اند
حاضرم هزینه رفت و آمد با ماشین شخصی، تاکسی و یا هر وسیله‌ای را که بغل دستی‌ام در قطار دوست دارد به او بدهم، فقط دیگر با قطار، آن هم از نوع اتوبوسی هیچ‌جا نرود، بس که تکان میخورد.حالا بنده خدا کاری هم با من ندارد. یعنی اصلا تکان‌هایش اثری بر من ندارد، من فقط ناراحت خودش هستم. طوری تکان میخورد و صندلی قطار برایش اذیت کننده است، که انگار در شکم مادرش هم روی یک کاناپه خیلی راحت بوده. یا مثلا سیاست‌مداری چیزی است و عادت به ان صندلی‌ها ندارد.خدار
#حدیث_مهدوی 
امام زین العابدین(ع)
«فی القائم منا سنن من ستة من الأنبیاء، سنة من نوح، و سنته من ابراهیم، و سنته من موسی، و سنته من ایوب، و سنته من محمد صلوات الله علیهم. فاما من نوح فطول العمر، و اما من ابراهیم فخفأ الولادة و اعتزال الناس، و اما من موسی فالخوف و الغیبته، و اما من عیسی فاختلاف الناس فیه، و اما من ایوب فالفرج بعد البلوی، و اما من محمد صلی الله علیه و آله و سلم فالخروج بالسیف».
«در قائم ما شش نشانه از شش پیامبر هست، نشانی از حضرت نوح
 
هوالمعز::159
 
هو انتظارٌ لید القوّة الإلهیّة والملکوتیّة القاهرة الذی لا بدّ له من القدوم ومحق هیمنة الظلم بمساعدة هؤلاء الناس
 
وتغلیب الحقّ والعدل على حیاة البشر ورفع رایة التوحید؛ وتحویل الناس إلى عباد حقیقیّین لله. یجب الاستعداد لهذا الأمر...~الإمام الخامنئی 
٢٠٠٨/١٠/١٦
 
 
تصویرگر: حسین یوزباشی
لی اوت: سید علی حجازی
به سفارش: khamenei.ir
لینک دریافت
 
 
 
#حدیث_مهدوی 
امام کاظم(ع)
«یغیب عن ابصار الناس شخصه و لا یغیب عن قلوب المومنین ذکره، و هو الثانی عشر منا، یسهل الله له کل عسیر و یذلل له کل صعب و یظهر له کنوز الأرض و یقرب له کل بعید، و یبیر به کل جبار عنید، و یهلک علی یده کل شیطان مرید. ذاک ابن سیدة الاماء الذی یخفی علی الناس ولادته، و لا یحل لهم تسمیته، حتی یظهره الله عزوجل، فیملأ به الأرض قسطا و عدلا، کما ملئت جورا و ظلما».
«شخص او از دیدگان ناپدید می شود ولی یاد او هرگز از خاطره ی مومنان فرامو
#حدیث_مهدوی 
امام کاظم(ع)
«یغیب عن ابصار الناس شخصه و لا یغیب عن قلوب المومنین ذکره، و هو الثانی عشر منا، یسهل الله له کل عسیر و یذلل له کل صعب و یظهر له کنوز الأرض و یقرب له کل بعید، و یبیر به کل جبار عنید، و یهلک علی یده کل شیطان مرید. ذاک ابن سیدة الاماء الذی یخفی علی الناس ولادته، و لا یحل لهم تسمیته، حتی یظهره الله عزوجل، فیملأ به الأرض قسطا و عدلا، کما ملئت جورا و ظلما».
«شخص او از دیدگان ناپدید می شود ولی یاد او هرگز از خاطره ی مومنان فرامو
 
دوسنت اگزوپری با تمام ماجراجوییهایش که خوشبختی تجربه کردنشان را داشت جایی در زمین انسان‌هاست که بیم می‌دهد از روزمرگی‌ها را تسلیم شدن و بودن چنان که می‌خواهند و شاید نمی‌خواهی و نمی‌دانی و فراموش کردن زیستن به آن سان که زیستنی است. این که در نهایت کسی نخواهد بود و ماند تا شانه هایت را تکان دهد و بیدار کند شاعر و آهنگ‌ساز و کیهان شناسی که در وجودت خفته است و به انتظار نشانه‌ای یا ندایی است تا برخیزد و روزمرگی‌ها را چنان که شایسته‌اند
آشوک و آشیما با هم ازدواج می کنن و به آمریکا میرن تا آشوک درسش رو ادامه بده. این زوج بنگالی اونجا صاحب دو تا بچه می شن. آشوک اسم پسرش رو به خاطر علاقه اش به نیکلای گوگول و یه اتفاق دیگه می ذاره گوگول. اما گوگول گانگولی هر چقدر بزرگ تر می شه بیشتر نمی تونه با این اسم کنار بیاد.‌‌..
داستان، داستان تقابل دو فرهنگ متفاوته و از اون طرف دلتنگی برای خانواده و وطن و نحوه زندگی در کشور جدید! این که پدر و مادرها سعی در حفظ فرهنگ خودشون دارن اما بچه ها راه خو
چهارشنبه  ٢٧  آذرماه ١٣٩٨
#استفتاء از حضرت آیت‌الله  بهجت قدس‌سرهسؤال: چگونه می‌توان حق‌الناس را ادا کرد؟حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: تا ممکن است، باید صاحبان حق را پیدا کند که حق آنها را به خودشان یا ورثه آنها برساند و در غیر این صورت از طرف آنها رد مظالم دهد، با اجازه از حاکم شرع، علی‌الاحوط.
مناسبت‌ها:  درگذشت عالم مفسر حاج شیخ محمد نهاوندی؛ ١٣٧١ق. شهادت آیت‌الله دکتر محمد مفتح؛ ١٣٥٨ش؛ روز وحدت حوزه و دانشگاه روز جهان عاری از خشونت
جنین شما دائم حرکت نمیکند. گاهی اوقات زمان خواب و استراحت اوست و گاهی اواقات بیدار است و می چرخد. اگر در سونوگرافی حرکت جنین را ندیدید ممکن است او در حال استراحت باشد.
اولین تکان خوردن جنین در شکم مادر، احساس فوق‌العاده‌ای برای زنان باردار ایجاد می‌کند که منحصر به فرد است؛هر چند جنین از هفته هفتم یا هشتم شروع به تکان خوردن می کند و در سونوگرافی می توان این مسئله را مشاهده کرد ولی تکان خوردن جنین در داخل رحم معمولاً قبل از هفته های 16 تا 22 احس
زیارتم که تمام شد، چالاک بیرون آمدم و به دنبال او گشتم. چشمم را در یک لحظه به تمام آن زمین وسیع گرداندم و پس از مدتی او را یافتم. سلانه سلانه نزدیک من میشد، گونه هایش نمناک بود...گفتم:گریه کردی؟ مگر از خدا چه میخواهی؟مگر همه چیزت من نیستم؟ دیگر چه از خدا میخواهی پرمدعا؟خنده ای کرد و سرش را تکان داد. با تکان دادن سرش قطره ای اشک از چشمش به پایین افتاد. با دیدن آن صورت معصوم قلبم به هم کوفته شد!گفتم:یادت باشد به هتل که رسیدیم، تو را در آغوش بگیرم و چ
کتاب پروفسور و خدمتکار pdf
کتاب پروفسور و خدمتکار که با نام«استاد و خدمتکار» نیز شناخته می شود ،نوشته یوکو اوگاوا (-۱۹۶۲ )، نویسنده ژاپنی برنده جایزه یومیوری است.‌
در «استاد و خدمتکار»، راوی زنی است با تحصیلات ابتدایی و خانه‌دار که پسر نوجوانی دارد. او می‌پذیرد که خدمتکار یک استاد ریاضی باشد؛ ریاضیدانی که ۱۷ سال پیش در حادثه رانندگی دچار آسیب مغزی شده و این آسیب، شرایط روحی و روانی عجیبی برای او به وجود آورده است. او قادر نیست هیچ چیز جدیدی
این دومین داستان من است که به زودی منتشر می کنم.نام این داستان جنگ جهانی سوم است که بین چین و آمریکا اتفاق می افتد.در حقیقت من طبق پیش بینی هایی که از این جنگ شده سعی کردم داستان مهیج یک ژنرال چینی را به تصویر بکشم.حالا بریم یه پیش داستان از این داستان رو داشته باشیم:
چشمم به کاغذی خورد که در جیب یکی از سرباز های سوخته بود.روش نوشته بود اگه من مردم به همسر و دخترم بگین که خیلی دوستشان داشتم...
اسمش را خواندم:تاکاشی ایزاما...
با خودم گفتم اگر همسر و
ناس , اشباه الناس و نَسناس چه کسانی اند ؟
پس از همان جا که[انبوه] مردم روانه مى ‏شوند شما نیز روانه شوید (سوره بقره / ایه199)
مطابق شان نزول ایه عدّه اى از قریش خود را جداى از مردم فرض مى کردند و به جهت امتیاز طلبی در عرفات وقوف نمی کردند ایه نازل شد تا این توهم را نابود کند.اما جالب اینکه در کتب روایی مانند کافی وبعضی از تفاسیر روایی برخلاف مفهوم ایه که نفی هر گونه امتیاز جویی و تبعیض بین انسان هاست ناس پیامبر و اهل البیت, اشباه الناس شیعیان و سایر
تعدادی از القاب و اوصاف امیر المومنین علیه السلام
شهید قاضی نور الله تستری (شوشتری) قدس الله روحه الشریف در بیان القاب و اوصاف امیر المومنین علیه السلام می‌نویسد:
(1) علیّ سید المسلمین‌
(2)» امام المتقین‌
(3)» قائد الغرّ المحجلین‌
(4)» یعسوب المؤمنین‌
(5)» ولیّ المتقین‌
(6)» یعسوب الدین‌
(7)» أمیر المؤمنین «أمیر كل مؤمن»
(8)» سیّد ولد آدم «ما خلا النبیّین»
(9)» خاتم الوصیین‌
(10)» اوّل من یرى رسول اللّه یوم القیامة
(11)» اوّل من یصافح النبی یوم القیا
آمار های تکان دهنده جرایم اخلاقی در کشور های غربی و مزاحمت های اجتماعی برای زنان،توجه کارشناسان و صاحب نظران این کشورها را به حجاب بیشتر جلب کرده است.آنان می بینند مشکلات
ناشی از بد حجابی در کشورهایشان ده ها برابر کشور های اسلامی است و به همین دلیل پوشش
زنان مسلمان را عامل اصلی آرامش و امنیت آنها می دانند.
 
گلدن تایم مجموعه‌ی 12 تا فیلم کوتاه 10 دقیقه‌ای است که وجه مشترکشان ویژگی زمان و مکان است: داستان همگی‌شان در 10-20 دقیقه‌ی انتهای روز اتفاق می‌افتند، در آن 10-20 دقیقه‌ای که می‌شود بازمانده‌ی روز نامیدش یا شغال خوان غروب. همان 10-20 دقیقه‌ای که نور خورشید کجکی می‌تابد و در کار غروب است و عکاس‌ها می‌گویند بهترین نور برای عکس گرفتن است. همگی اپیزودها هم در ماشین‌ها اتفاق می‌افتند. حالا این ماشین توی یک اپیزود یک جیپ است توی یک اپیزود دیگر یک م
خلاصه داستان رو خیلی کوتاه میگم به خاطر اینکه درحال نوشته شدن هست موضوع زندگی روزمره اعضا هست که با تلخی شیرینی و هیجان همراه هست . امید وارم که خوشتون بیاد . داستان در روز های شنبه و دوشنبه و چهارشنبه گذاشته میشود. اوه راستی شخصیت اول داستان چانیول هست به همرت اعضای گروه.
خلاصه داستان رو خیلی کوتاه میگم به خاطر اینکه درحال نوشته شدن هست موضوع زندگی روزمره اعضا هست که با تلخی شیرینی و هیجان همراه هست . امید وارم که خوشتون بیاد . داستان در روز های شنبه و دوشنبه و چهارشنبه گذاشته میشود. اوه راستی شخصیت اول داستان چانیول هست به همرت اعضای گروه.
سلام به تمامی خوانندگان.
اخیرا بهم پیام داده شده که اگه میشه شخصیت های داستانتو بیشتر معرفی کن. میخواستم در جواب اون پیام بگم که بعد از تمام شدن کتاب اول(که الان فصل یازدهمه  و بیست فصل داره)،میرم سراغ یه داستان دیگه که به همین داستان مربوطه و به معرفی شخصیت های داستان میپردازه.
مرسی که این مطلب رو خوندین
سازمان مخفی حشاشین یا به عبارتی آدمکش های پاپ ، که قبلاً در قرون وسطی و
دوره رنسانس فعال بوده است قبل از جنگ جهانی دوم، توسط بالاترین مقامات
روحانی کلیسا بازسازی و سازماندهی می شود تا اعضای آن که همگی کشیش های
متعصب ، نیرومندودر خدمت اهداف روحانیان بلند مرتبه از جمله پاپ اعظم هستند
مخالفین را از سر راه بردارند. داستان از جایی شروع می شودکه خواهر والنتیاین "وال" در آرشیو اسناد کلیسا پی به اسرار مخوفی می برد.کلید
ورود به این اسرار، عکسی چها
#حدیث_مهدوی
کلام امام زمان
انا صاحب الحق، لیس هذا اوان ظهوری، و قد بقی مده من الزمان.علامة ظهور امری کثرة الهرج و المرج و الفتن، و آتی مکة فاکون فی مسجد الحرام، فیقال: انصبوا لنا اماما. و یکثر الکلام حتی یقدم رجل من الناس فینظر فی وجهی ثم یقول: یا معشر الناس «هذا المهدی» انظروا الیه».
ای شیعه ما 
«من صاحب حقم، ولی اکنون هنگام ظهور نیست، مدتی از زمان باقی است». عرضه داشتند امر شما کی ظاهر می شود؟ فرمودند:« نشانه ی ظهور من، کثرت هرج و مرج و فتنه ها
می‌خواهم از داستان کوتاه‌های موردعلاقه‌ام حرف بزنم. هفته‌ای یک داستان. با نوشتن ازشان می‌فهمم  که واقعاً چرا ازشان خوشم آمده. چه چیزهایی، چه عناصر مشترکی داشته‌اند که من را به هیجان آورده‌اند. قبلاً تک‌وتوک این کار را کرده‌ام. ولی می‌خواهم منظم باشم.
خب، از آخر اگر شروع کنم شاید بهتر باشد. آخرین داستان کوتاهی که من را به وجد آورد اولین داستان کتاب «کیک عروسی» است. «کیک عروسی» مجموعه‌ای است از یازده داستان کوتاه معاصر آمریکا که مژده د
آشوک و آشیما با هم ازدواج می کنن و به آمریکا میرن تا آشوک درسش رو ادامه بده. این زوج بنگالی اونجا صاحب دو تا بچه می شن. آشوک اسم پسرش رو به خاطر علاقه اش به نیکلای گوگول و یه اتفاق دیگه می ذاره گوگول. اما گوگول گانگولی هر چقدر بزرگ تر می شه بیشتر نمی تونه با این اسم کنار بیاد.‌‌..
داستان، داستان تقابل دو فرهنگ متفاوته و از اون طرف دلتنگی برای خانواده و وطن و نحوه زندگی در کشور جدید! این که پدر و مادرها سعی در حفظ فرهنگ خودشون دارن اما بچه ها راه خو
داستان ذره ناشناخته، داستانی کوتاه و علمی تخیلی تألیف شده در کانون نشر علم رازا است. 
مقدمه داستان:
جملاتی رو که دارم میخونم باورم نمیشه دست نوشته های فردی است که تحقیقاتش سفر به مریخ را ممکن کرد ... 
لینک دانلود PDF داستان در ادامه ....
دانلودعنوان: داستان علمی تخیلی ذره ناشناخته حجم: 212 کیلوبایت
روی تخت دراز کشیده‌ام و به شدت تشنه‌ام هست اما توان دوباره از جای بلند شدن و آب خوردن را ندارم. دستم را روی شکمم می‌کشم و با علی صحبت می‌کنم، خیلی جدی سعی دارم قانعش کنم که تشنه‌اش نباشد یا کمی تحمل کند و من دیرتر از جایم بلند شوم. با دلایل متعددی سعی میکنم به او اثبات کنم که الان از خواب بلند شدن برای یک لیوان آب خدایی زور دارد اما پسرک شیطون من با هیج دلیلی قانع نمی‌شود و هر از گاهی با یک حرکت قدرتمند مخالفت خودش را اعلام می‌کند، ناچار به آ
مجموعه پایتخت ، به هنجار شکنی خود در حوزه اجتماع،اخلاق و حتی مذهب ادامه می دهد.و تا کنون هیچ اعتراضی از متولیان مذهبی ، و اخلاقی شنیده نشده است ، شاید به این خاطر که در شرایط فعلی کرونایی مردم نیاز به خنده دارند!!و اگر چنین باشد که واویلاست!
دروغگویی های پی در پی به یکدیگر ، تمسخر واجبات دینی ، استهزاء گویش مازندارنی ، عادی جلوه دادن منکرات اخلاقی، دختر بازی و اخاذی یک فرد بی ادب که مدافع حرم بوده است،خلف وعده وبی توجهی به حق الناس ، فحاشی به ی
با توجه به مسائل و ظرفیت‌هایی که در ایدۂ شما موجود است، حال باید برای نحوۂ روایت داستان خود به استراتژی‌ای کلی برسید. این استراتژی کلی داستانی که در یک خط بیان می‌شود قاعدۂ طراحی داستان شما است. این قاعده به شما کمک می‌کند فرضیه۱ٔ خود را در ساختاری بسیار قوی بگسترانید.
نکتهٔ کلیدی: قاعدۂ طراحی همان چیزی است که داستان را یکپارچه می‌سازد. این قاعده منطق درونی داستان و چیزی است که بخش‌های داستان را به طرز سازمان‌یافته‌ای در کنار هم حفظ می
روزی گاندی در حین سوار شدن به قطار یک لنگه کفشش درآمد و روی خط آهن افتاد. او به خاطر حرکت قطار نتوانست پیاده شده و آن را بردارد. در همان لحظه گاندی با خونسردی لنگه دیگر کفشش را از پای درآورد و آن را در مقابل دیدگان حیرت‌زده اطرافیان طوری به عقب پرتاب کرد که نزدیک لنگه کفش قبلی افتاد.
 
یکی از همسفرانش علت امر را پرسید.گاندی خندید و در جواب گفت: مرد بینوائی که لنگه کفش قبلی را پیدا کند، حالا می‌تواند لنگه دیگر آن را نیز برداشته و از آن استفاده نم
ما اینجا مجموعه داستان های توپخانه رو منتشر می کنیم و این اولین داستان من هست که داستان هارو به صورت پاورپوینت در اختیارتون میزارم.این داستان که اسمش هست انتقام رو تا چند روز آینده براتون میزارم...
اما بریم یه پیش داستان ازش داشته باشیم:
شما نخواهید مرد...
از روی تخت بلند می شوید.فضا مرموزه...تا جایی که چشم کار می کند هی چنشانه ای از حیات دیده نمی شود.فقط سرباز مرده...
شما حتی نمی دانید کجا هستید.اما سعی می کنید با بی سیم با مرکز ارتباط برقرار کنید
بازم هفت سالم بود ! نه دقیقا ولی نزدیک به هفت سالگیم، آره بچه بودم ! یادم نیست من از سید (پسرخالم که اون موقع تقریبا بیست و پنج، سی سالش بود) درخواست کردم تا برام داستان بگه یا سید خودش برام داستان گفت، ولی هرچی بود واقعا حوصلم سر رفته بود و به این داستان نیاز داشتم !
ادامه مطلب
از اینکه همیشه، روزی سه بار بعد از هر بار شستن استکان ها، سینی چای را فقط آب می کشید و پشتِ لوله ی آب می گذاشت متنفر بود. از صحنه ی لوله ی گچ گرفته روی یک سینک سابیده شده و یک سینی چای فقط آبکشی شده و قهوه ای از لکه های چای، آنقدر قهوه ای که معلوم نبود اصلا چه رنگی بوده! از همان چند تفاله ی ته مانده روی سینک هم! قد و سنش باهم قد نداد بیشتر از اینها متنفر شود، از دم کنی زرد و چرک، از دستگیره های نصفه سوخته و...
بیست ساله که بود داشت زیر غذای سر رفته روی
 
دوربین زن میانسال محجبه ای را توی چادر مشکی نشان می دهد که با لبخند منتظر است نوبتش برسد. آمده است برای نام نویسی انتخابات مجلس. خبرنگار از او می خواهد شماره اش را نشان بدهد و می پرسد از چه ساعتی توی صف بوده است. شماره هفتصد و سی و چند، چند ساعتی هست که فقط از طبقه ی دوم به اول رسیده است و منتظرست تا اینجا هم نوبتش بشود و برود برای نام نویسی.
خبرنگار می پرسد نظر او نسبت به آنهایی که بی نوبت و بدون صف نام نویسی کرده اند چیست؟ زن سری تکان می دهد و م
در جلسه دعا نشسته ام. 
دقیقا نمی دانم اسم جلسه دعای تاسوعا چیست. ولی از آن جلسه هایی است که فقط مداح بیچاره و چند مرد با مرام سینه می زنند و خانم ها سرشان به کارشان گرم است. در این مواقع، من و هلن به مردم بیچاره خیره می‌شویم و برایشان داستان سوار می کنیم. 
_ این خانومه معلومه داره تو دلش به رئیسش حرفای بد بد میزنه
_این یکیو. فکر کنم این دوتا پسر داره که حسابی لوسشون کرده.
_نه بابا. اون که داره دنبال عروس میگرده. ندیدی به اون خانوم معلمه خیره شده بود
عطر همیشگی‌اش مستم کرده بود، تپش قلبش را حس می‌کردم و دیگر حال و هوا از این بهتر نمی‌شد که بین بازوان برادرانه‌اش مصیبت دو سال تنهایی و تاریکی سرنوشتم را گریه می‌کردم و او با نفس‌هایش نازم را می‌کشید که بدنش به شدت تکان خورد و از آغوشم کنده شد...
 
ادامه داستان در ادامه مطلب...
 
متن کامل داستان در پیام رسان های اجتماعی تقدیم حضورتان
 
https://eitaa.com/dastanhaye_mamnooe
https://sapp.ir/dastanhaye_mamnooe
https://t.me/dastanhaye_mamnooe
 
ادامه مطلب
shirazart.blog.ir 
**" داستان کوتاه " که شاخه ای از ادبیات داستانی منثور است ، به طور تقریب دارای سابقه ای یکصد و پنجاه ساله در جهان است .داستان کوتاه معمولا از هزار و پانصد تا پانزده هزار کلمه را شامل می شود ." ارنست همینگوی " و " جیمز جویس" با آثار خود معیارهای تازه ای را برای داستان کوتاه خلق کرده اند .
** از میان داستانهای کوتاه فارسی ، نمونه های زیر شایان ذکرند: یکی بود یکی نبود ، اثر : جمال زاده _ زن زیادی ، سه تار و پنج داستان ، اثر : جلال آل احمد_ شهری چون
کاش میدانستی این روزها خسته‌ترم، ولی بیشتر کار می‌کنم...
با دوستانم قطع ارتباط کرده ام. می‌توانم همه چیز را فراموش کنم. دلم که تنگ میشود میخوابم. چیزی نمی‌بینم. چیزی نمی‌شنوم. چیزی نمی‌خواهم. اشتها ندارم. زیاد حرف نمیزنم.
از اتاقم بیرون آمده‌ام. همه‌ی دنیا گوشه‌ی اتاق من است. با دری که روی خودم قفل کرده ام. با پنجره‌ای که گاهی از آن برای عابران دست تکان میدهم...
حوصله‌ی کتاب خواندن ندارم. شعر‌های عاشقانه احمقانه به نظر می‌رسند. می‌‌خندم
التماس ماموران دولتی به مردم، داستان سوزناکی است که نشان می دهد: دایه مهربانتر از مادر هم وجود دارد. اما دلایل این امر به شرح زیر است: اول مردم ما از مرگ نمی ترسند، و این اعتقادعمیق آنها را به مشیت الهی می رساند. ممکن است خیلی ها آن را مسخره کنند، ولی این یک واقعیت است. و همین نترسیدن، سیستم دفاعی انها را قوی کرده، لذا در انقلاب و جنگ پیروز شدند.  تاب آوری مردم در این زمینه، آنقدر بالا است که بدترین تحریم ها را از سر گذراندند.
ادامه مطلب
این داستان یک قهرمان نیست
داستان یک انسان عادی هم نیست
داستان کسی است که در بیشتر کارهای زندگی شکست میخورد، فرصت و توان بلند شدن پیدا نمیکند و مانند همه ی ما غرق میشود
ولی او ضد قهرمان هم نیست
یک انسان خوب با تصمیمات و اقبالی بد
درست مثل بعضی از کسانی که هر روزه در کنارمان زندگی میکنند.
ادامه مطلب
یکدفعه دلم می گیرد و درد عمیقِ زخمی را بر عمقِ جانم احساس می کنم. حسِ ناخوشایندی فراتر از فراموشی و نسیان به دلم راه می یابد. با خودم فکر می کنم مثلا توی روزنامه بنویسند؛ مدیرعاملِ جوانِ شرکتی عاشقِ یک تکه استخوان شده. ماجرا این است که آن دخترک خندیده بود و شانه های لاغرش زیر مانتوی حریرش تکان خورده بود. همان لحظه مدیر عاملِ جوان عاشقش شد. همان لحظه که شانه های لاغرش تکان می خورد و می خندید. او عاشق دو تکه استخوانِ اسکاپولا شده است. دو تکه استخو
یکدفعه دلم می گیرد و درد عمیقِ زخمی را بر عمقِ جانم احساس می کنم.
حسِ ناخوشایندی فراتر از فراموشی و نسیان به دلم راه می یابد.
با خودم فکر می کنم مثلا توی روزنامه بنویسند؛ مدیرعاملِ جوانِ شرکتی
عاشقِ یک تکه استخوان شده. ماجرا این است که آن دخترک خندیده بود و
شانه های لاغرش زیر مانتوی حریرش تکان خورده بود.
همان لحظه مدیر عاملِ جوان عاشقش شد. همان لحظه که شانه های لاغرش تکان می خورد
و می خندید. او عاشق دو تکه استخوانِ اسکاپولا شده است.
دو تکه استخو
در باغ یک دیوانه خانه، جوانی رنگ پریده, جذاب و شگفت انگیز را دیدم.
بر نیمکتی کنار او نشستم و گفتم : «چرا این جایی؟» مرد با تعجب به من نگاه کرد و گفت :«چه سوال عجیبی، اما جوابت را می دهم. پدرم می خواست مثل او باشم؛ عمویم هم می خواست من مثل خودش باشم. مادرم می خواست من تصویری از شوهر دریانوردش باشم و از او پیروی کنم. برادرم فکر می کند باید مثل او ورزشکاری ماهر باشم.» «استاد فلسفه و استاد موسیقی و استاد منطق هم می خواستند مثل آنها باشم، مصمم بودند که
دانلود داستان عاشق کم رو
    این داستان, داستانی عاشقانه که توسط بنده نوشته شده است.این رمان ,ماجرای عاشق شدن پسری نوجوان به نام حسین است. او کم رو و خجالتی است و می خواهد به عشقش برسد و...
برای دانلود داستان به ادامه مطلب بروید
ادامه مطلب
پیشنهاد خودم بود که نشست مهاجرت غیرقانونی را برگزار کنیم. نشست اولمان دانشجوهای خارجی در ایران بود. دانشجوهای افغانستانی و عراقی آمده بودند و داستان های زندگی دانشجویی شان در ایران را گفته بودند. اما هر کاری کرده بودیم دانشجوهای چینی و هندی و آلمانی و... نیامده بودند. ترس داشتند. ترسی که به طرز مبهمی برایم قابل درک است. چون خودم هم همچه ترسی از بیان کردن خودم در ایران دارم. نشست دوم را گفتیم مهاجرت غیرقانونی باشد. چون تابستان است و دانشجوها که
پیشنهاد خودم بود که نشست مهاجرت غیرقانونی را برگزار کنیم. نشست اولمان دانشجوهای خارجی در ایران بود. دانشجوهای افغانستانی و عراقی آمده بودند و داستان های زندگی دانشجویی شان در ایران را گفته بودند. اما هر کاری کرده بودیم دانشجوهای چینی و هندی و آلمانی و... نیامده بودند. ترس داشتند. ترسی که به طرز مبهمی برایم قابل درک است. چون خودم هم همچه ترسی از بیان کردن خودم در ایران دارم. نشست دوم را گفتیم مهاجرت غیرقانونی باشد. چون تابستان است و دانشجوها که
بازی خلاقانه برای کودکان 
ابزار ساده‌ای برای تولید صدا و ریتم
وسایل مورد نیاز: بطری‌های پلاستیکی گردن باریک،برنج،لوبیا،ارزن،ماکارونی،نوار چسب.

روش انجام کار:بطری‌ها را پر از برنج،لوبیا،ماکارونی و ارزن کنید.در آنها را محکم با نوار چسب ببندید. با نوار چسب برایشان دستگیره بسازید.بهتر است برای هر کودک دو عدد از آنها تهیه کنید.حال اجازه دهید کودکان آنها را به دست بگیرند و تشویق‌شان کنید تا با تکان دادن و به هم زدن دست‌ها صدا تولید کنند.می
سلام رفقا
عیدتون مبارک
 وقتی سال داره تحویل میشه
گاهی فقط به یه چیز فکر می کنید یا فقط به یک شخص یا...
اینا از ته قلبم میگم 
ان شا... تو این سال به هر ارزویی که تهش پشیمونی نباشه برسید و ایام به کامتون باشه.
البته یکمم خودمونو جمع کنیم و قضاوت نکنیم،دروغ نگیم ،حق الناس نکنیم...
خیلی کلیشه ای هست ولی متاسفانه کیه که عمل کنه

برا من حقیر هم دعا کنید
شب بخیر
بسم الله الرحمن الرحیم
داستان های عجیبی از میزان مهربانی و رأفت شما شنیده ام
از داستان تهمت هایی که به شما زدند و خیانت هاوجسارت هایی که کردند ولی شما مظلومانه تر از پدرمان علی ع  مواد غذایی به صورت شبانه و مخفیانه برایشان آن هم کسانی که بنی هاشم بودند( ودرد اینجاست)میفرستادید ... حالا بماند چرا!
از داستان نهایت غریبی تان ولی غریب نوازی بدون وصفتان
از داستان آن حرزی که مانع ورود گناهکار به حرمتان شود و رأفت شما نگذاشت
از داستان آن شاعری که فق
توی کافه با بچه‌ها جمع شده بودیم و به نوبت از کتاب‌هایی که خوانده بودیم می‌گفتیم. نوبت رسید به ع. یکی یکی اسم کتاب‌ها را گفت تا رسید به «دوست بازیافته». من ناخودآگاه آه کشیدم و گفتم: قلبم. س نگاهم کرد و گفت: آخ، یادته؟ یادم بود. گفت: ازش می‌نوشتی. سر تکان دادم که هوم. ع گفت: توی گودردز به‌ش پنج ستاره داده بودی. لبخند زدم که یعنی جاش گوشه‌ی قلبم است. بعدتر چیزکی راجع به داستان کتاب گفتم و ع رفت سراغ کتاب بعدی. من اما هنوز دلم پیش دوست بازیافته بو
بالاخره باید از یه جایی بنویسم اه لعنت به ترس اصلا بی خیالش 
 
می دونی چه طور بگم این روز ها سرم خیلی شلوغه فکر اینده طول و دراز ،از همه وحشتناک تر امتحان های میان ترم خیلی ازار دهنده هستن ولی نمی دونم باز سعی می کنم بجنگم برای چیزی که گاهی فراموشش می کنم 
 
عشق به گفتن داستان خودم 
 
لطفا بهم نخند ولی منی که خودم می ترسم بنویسم برای بقیه تجویز نوشتن  می کنم می گم بهشون هر کسی داستانی داره باید بنویسه مهم نیست چه طوری ولی باید بنویسه می دونی می
سلام خدمت همه مخاطبین
داستان برای بار چهارم رفت روی بازنویسی ، این بار بار آخره و دیگه باز نویسی نمیشه تا یک نسخه اش در اختیار دوستان به صورت مجازی و رایگان قرار بگیره تا بازخورد های شما رو دریافت کنه
داستان توی اولین نوشتن خیلی غیرواقعی بود ولی الآن بهتر شده و واقعی تر و عینی تر شده
داستانی که در این وبلاگ با شما به اشتراک خواهم گذاشت. داستان سرگذشت یک معلم سپاه دانشی در اواخر حکومت پهلوی هست.
داستان به پایان نرسیده و به مرور کامل می شود.
پس شاید به بعد از انقلاب هم کشیده شود.
داستان به زبان فارسی روایت شده ولی گفتگوی میان اشخاص، گیلکی است. 
در شیوه نوشتار گفتگوها به گیلکی به اصول نگارش بر مبنای حروف عربی که در فارسی نیز رعایت می شود پایبند مانده ام.
اگر پرسشی درباره شیوه نگارش در این داستان دارید با کمال میل پاسخگو هستم.
یکی از سنتهای خانه ما ، بیان یک داستان طولانی دارای عواملی شبیه زندگی واقعی است
این داستان گویی راهکاری است  برای آموزش و فرهنگسازی غیر مستقیم به فرزندان. لذا در خانواده ما داستان آقای علوی سابقه طولانی دارد
همسر آقای علوی بانو خانم است و سه فرزند دارد به نام های زهره و زهرا و علی
مثلا اگر فرزند خانه از تاریکی می‌ترسد شب در داستان آقای علوی زهره به یک کمکان تاریک میرود و میترسد بعد چراغ  روشن میشود و معلوم میشود هیچ چیز ترسناکی وجود نداشت .
#حدیث_مهدوی 
امام حسین(ع)
 
«حارث بن مغیره می گوید: به خدمت امام حسین علیه‌السلام شرفیاب شدم و عرض کردم: حضرت مهدی را با چه نشانه هایی بشناسم؟ فرمود:«بمعرفة الحلال و الحرام و بحاجة الناس الیه، و لا یحتاج الی احد».«با شناخت احکام و معارف و نیاز همگان به او، و بی نیازی او از همه».
منتخب الاثر/ ص309
می گویند: " الناس مسلطون علی اموالهم" بسیار خب, آیا اینهمه اموال وسیع,"اموالهم" است؟ این اموال بواقع ملک قطعی و سالم و مشروع این توانگران است؟
اگر این است پس چرا علی علیه السلام فریاد می زند:ما جاع فقیر الا بما منع غنیهرجا بینوایی گرسنه است, حق او در دست ثروتمندی توانگر است
(نهج البلاغه ص1242)___و چرا امام صادق علیه السلام می گوید: ان الناس ما افتقروا و لااحتاجوا ولا جاعوا و لا عروا الا بذنوب الاغنیاء ناداری ناداران,نیازمندی نیازمندان, گرسنگی گرس
روغن خراطین و میکس روغن خراطین و زالو با تاثیرگذاری قوی          حجم دهنده طبیعی و واقعی سینه ،باسنرفع چین و چروک از پوستنرم کننده موثر پوستبهترین مسکن دردهای مفاصلسفید نمودن و شفاف نمودن پوستبهترین حجم دهنده عضو تناسلی مردانهبهترین گونه گذار صورترفع خط اخم و خندهجوان سازی پوستحجم دهنده لبها 
ارسال به تمام نقاط کشور 
داستان کوتاه پند آموز
مردی در خواب میدید ..
  داشت در جنگل‌های آفریقا قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دائم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید. به پشت سرش که نگاه کرد دید شیر گرسنه‌ایی با سرعت باورنکردنی دارد به سمتش می‌آید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر که از گرسنگی تورفتگی شکمش کاملا به چشم می‌زد داشت به او نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد که ناگهان مرد چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود.
سریع خود را به داخل چاه ان
« طراحی وب‌سایت ایده‌آل شما »


این سندرم به نام «سندرم تکان شدید نوزاد» شناخته می شود و به طور معمول کودکان زیر ۵ سال را تحت تاثیر قرار می دهد. شرایطی که می توانند در نتیجه این حمله رخ دهند، شامل موارد زیر می شوند:
- ناتوانی های یادگیری و رفتاری
- تشنج
- آسیب مغزی
- فلج مغزی
- نابینایی
- فلج
- مرگ
چرا پرتاب کودکان به هوا خطرناک است؟
سندرم تکان شدید وقتی رخ می‌‌دهد که سر شیرخوار یا کودک به طور ناگهانی و به شدت تکان داده شود و یا سریعا به عقب و جلو پ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها